-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حیف که اوقات ما تمام هبا شد عمر گرانمایه صرف چون و چرا شد
2 ما حصلی خود نداشت غیر ندامت حیف ز عمری که صرف مهر و وفا شد
3 آنکه جمٰال تو دید بی دل و دین گشت و آنکه وصال تو یافت بی سر و پا شد
4 یار شد اغیار و روزگار دگر شد روزی کافر مبٰاد آنچه به ما شد
5 دین و دلی داشتیم و خاطر جمعی زلف پریشان و چشم مست بلا شد
6 غیر نکرد آنچه ما ز خویش کشیدیم هجر نکرد آنچه روز وصل بما شد
7 دربدر افتاد و اختیار نماندش از درت آنکو به اختیار جدا شد
8 مرگ رضی موجب ملال تو گردید زنده بلا بس نبود مرده بلا شد