1 ای دل هم آرمیده و هم می رمیده باشد آه به باد رفته و اشک چکیده باش
2 جمعیت دل ار طلبی راه درد گیر یعنی به رنگ غنچه گریبان دریده باش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 کی به گوش او کند جا ناله های زار ما سرمهٔ آواز شد خون دل افگار ما
2 غنچه سان از شکوه گر لبریز خون دل شویم گل کند رنگ خموشی از لب اظهار ما
1 غیر رسوایی چه حاصل از بیان ما به ما سوز دل روشن چو شمع ست از زبان ما به ما
2 شمع آسا آتش افتد از زبان ما به ما می توان پی برد از طور بیان ما به ما
1 گشت از اندیشهٔ آن ترک ستم مشرب ما همچو تبخال گره بر لب ما مطلب ما
2 سوز عشق از سر ما تا دم آخر نرود استخوانی شده چون شمع ز داغت تب ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به