گنج خوشی است کنج خرابات عاشقان از جامی غزل 394

1 گنج خوشی است کنج خرابات عاشقان خوش دار خویش را به ملاقات عاشقان

2 بشنو به آب دیده جام و نیاز چنگ در پای خم باده مناجات عاشقان

3 می باش تیزهوش که در کسوت مجاز کشف حقیقت است مقالات عاشقان

4 در میکده روند و سر از کعبه برزنند بنگر که تا کجاست کرامات عاشقان

5 شاهان به فر دولت شاهی مباهیند باشد به ذل فقر مباهات عاشقان

6 برجای هر نظر ز مژه خون شان چکاند زین گونه کرد یار مکافات عاشقان

7 رند و مقامرند و نظرباز و می پرست اینست شرح جمله کمالات عاشقان

8 عکس جمال حوروشان حقایق است غافل مشو ز سر خیالات عاشقان

9 جامی برآستانه خدمت مقام گیر کار تو نیست سیر مقامات عاشقان