🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار
ملک‌الشعرا بهار

بهر آن شد بنای نمرهٔ از ملک‌الشعرا بهار منظومه‌ 8

منظومه‌ 8 ام از 1042 کارنامهٔ زندان

بهر آن شد بنای نمرهٔ یک

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37

1 بهر آن شد بنای نمرهٔ یک که بگیرد مقام زجر و کتک

2 مجرمی کاو به کرده‌، خستو نیست چاره‌اش غیر زور بازو نیست

3 سارقی کاو نمی کند اقرار باید اقرار خواست با اصرار

4 جای اشکنجه و عذاب و کتک افکنندش شبی به نمرهٔ یک

5 چون شبی ماند اندر آن پستو شود از شدت تعب خستو

6 دانی اکنون که اندر آنجا کیست غیر آزاده مردم آنجا نیست

7 ور بود نیز مجرم و خونی پس چندی شوند بیرونی

8 وان که آزاده است و با مسلک دخمهٔ اوست حبس نمرهٔ یک

9 نه مه و هفته بلکه سال به سال جای دارد در آن سیاه مبال

10 حالشان بدتر است ز اهل قبور زان که جان می کنند زنده به گور

11 همه عشاق مرگ و مرگ از ناز نکند روی خود بدیشان باز

12 دوزخی را که گفته‌اند آنجاست خاصه‌ زین‌پس که‌ موسم گرماست

13 باید آنجا به صبر پردازد تا خدا خود وسیلتی سازد

14 یا بیابد از آن به مرگ فرج یا رهایش کنند کور و فلج

15 یا ز پای افتد و شود بیمار مایهٔ دردسر شود ناچار

16 ببرندش به سوی مارستان زبردست علیم و همدستان

17 هرکه نزد علیم گشت مقیم به کجا می‌رود؟ خداست علیم

18 روزی آمد علیم در بر من گفت خود را به ناخوشی می‌زن

19 تا به سوی مریضخانه شوی همنشین با می و چغانه شوی

20 زان که آنجاست در ادارهٔ من نانت آنجاست غرق در روغن

21 گفتم اهل می و چغانه نیم بنده باب مریضخانه نیم

22 تن من سالمست و حال درست سکه بر یخ زدی گناه از تست

23 مجرمان نیز اندر آنجایند بند بر دست و قید بر پایند

24 مجرمی گر نشد به فعل مقر میکنندش شکنجه‌های مضر

25 دستی از روی کتف پیچانند دستی از پشت سر بگردانند

26 ساق آن هر دو را نهند زکین به یکی دستبند پولادین

27 استخوان‌های ساق و بازو و کِتف می‌خورد تاب‌ ازین‌ شکنجهٔ سفت

28 عضلاتش به پیچ و تاو افتد استخوان‌ها به چاو چاو افتد

29 رود از هوش و چون به‌هوش آید از سر درد در خروش آید

30 سوی لا و نعم نمی‌پوبد هر چه بایست گفت می‌گوید

31 کار پنهان برافتد از پرده همچنین کارهای ناکرده

32 کارهای نکرده گفته شود همچون آن کرده‌ها شنفته شود

33 ور کسی طاقتش شدید بود داربستی بر آن مزید شود

34 دست‌های خمیده را به کمند از یکی حلقه‌ای بیاو‌بزند

35 پس کشندش به داربست فراز طاقت گفتنش ندارم باز

36 گاه با تازیانه و ترکه می‌زنندش که افتد از حرکه

37 ای بسا بی گنه که فرمان یافت وین بلا را به مرگ درمان یافت

ملک‌الشعرا بهار از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک منظومه‌ 8 ام از 1042 کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار می باشد
شعر قالب : منظومه‌ سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک

شاعر شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک چه کسی است ؟

شاعر شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک ملک‌الشعرا بهار می باشد.

شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک چیست ؟

قالب شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک منظومه‌ است

سبک شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک چیست ؟

سبک شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک سبک نوین است

مضمون اصلی شعر بهر آن شد بنای نمرهٔ یک چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ملک‌الشعرا بهار

بهر آن شد بنای نمرهٔ از ملک‌الشعرا بهار منظومه‌ 8

منظومه‌ 8 ام از 1042 کارنامهٔ زندان
بنر