خوش آن منزل که ماهی باشد آنجا از جامی غزل 43

خوش آن منزل که ماهی باشد آنجا

1 خوش آن منزل که ماهی باشد آنجا ز خیل حسن شاهی باشد آنجا

2 قبا گرددهزاران خرقه هر جای که چون تو کج کلاهی باشد آنجا

3 به باغ ار بگذری سرو خرامان کم از شاخ گیاهی باشد آنجا

4 برآن لب چون کند دل دعوی خون زهر چشمم گواهی باشدآنجا

5 به کنج عاشقان آ کزتر و خشک همین اشکی و آهی باشد آنجا

6 ز راه جاه و حشمت پا برون نه که درهر گام چاهی باشد آنجا

7 گرانی برنتابد کویت آن به که جامی گاه گاهی باشد آنجا

عکس نوشته
کامنت
comment