- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ام دل را به یاد دوست به جان پروریده ام
2 دارم امید آنکه ازین خواب برخورم زیرا که لطف دوست درین خواب دیده ام
3 دیدم صباح روی تو ای جان به آشکار تعبیر چیست بهتر ازین روی دیده ام
4 بر ما ترحّمی کن و از راه مردمی کز تو جدا فتاده و محنت کشیده ام
5 در اشتیاق آن رخ چون گل میان باغ جانا به جان تو که چو سروی خمیده ام
6 هر شب به انتظار تو ای جان نازنین صد پیرهن ز دست فراقت دریده ام
7 ای کعبه وصال مرا راه ده به خود کز شوق رویت این همه ره را بریده ام
8 چون مرغ نیم بسمل بی بال و پر ز شوق هر دم میان خون دل خود طپیده ام
9 بسیار گرم و سر کشیدم ز روزگار نه کودکم چنان که جهان را ندیده ام