-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر آن لب لعل است یا جانست یا تنگ شکر
2 طاق ابرویست یا مهراب دل یا ماه نو نرگس شهلاست یا چشم است یا بادام تر
3 آن قد و بالاست یا سرو سهی یا شاخ گل و آن سر زلفست کرده عٰالمی زیر و زبر
4 چون کنم وصف سراپای تو را ای بینظیر چون سراپای تو میسازد مرا بیپا و سر
5 بیتأمل میکشی چه بیزبان چه بیگناه بیتکلف میبری، چه دل، چه دین، چه جان، چه سر
6 خوش نداری طور هر طرزی که آیم پیش تو اینچنین بودست طرز عشق یا طور دگر
7 دل کند جان تا تماشایش کند، لیکن چه سود میرود چون از تماشایش دل از جان بیشتر