- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حرف آن لب شنفتنم هوس است سخن از باده گفتنم هوس است
2 سر او را که اظهر است از شمس باز در دل نهفتنم هوس است
3 چون صبا خاک راه جانان را به دم خویش رفتنم هوس است
4 عمرها غنچه خسب باید بود نفسی گر شکفتنم هوس است
5 پرده از روی کار من بردار گل داغم شکفتنم هوس است
6 در شب وصل، می به صرفه مده مست با یار خفتنم هوس است
7 ای سعیدا ز حافظ امدادی «شعر رندانه گفتنم هوس است»