تا لبم همزبان خاموشی از جویای تبریزی غزل 374

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

تا لبم همزبان خاموشی است

1 تا لبم همزبان خاموشی است سخنم ترجمان خاموشی است

2 نگه عجز بی زبانانت ترجمان زبان خاموشی است

3 مأمنی در جهان اگر باشد کنج دارالامان خاموشی است

4 جنس آسایشی نمی باشد ور بود در دکان خاموشی است

5 خوش عقیقی است لعل کم حرفش که به زیر زبان خاموشی است

6 از لب کم سخن ترا امشب چه نمکها به خوان خاموشی است

7 حرف و صوتش نیارد از جا برد گوش دل بر بیان خاموشی است

8 گره ابروی حیا جویا مهر درج دهان خاموشی است

عکس نوشته
کامنت
comment