-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شهری است بزرگ و ما دروییم آبی است حیات و ما سبوییم
2 بویی به مشام ما رسیده است ما زنده بدان نسیم و بوییم
3 بازیچه مدان، تو خواجه، ما را ما از صفت جلال اوییم
4 چوگان حیات تا بخوردیم در راه به سر دوان چو گوییم
5 تا خوی صفات او گرفتیم نشناخت کسی که در چه خوییم؟
6 میگفت عراقی از سر سوز: ما نیز برای گفت و گوییم