جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

عشقبازی‌ست کنون با از جهان ملک خاتون غزل 45

غزل 45 ام از 1809 غزلیات

عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما

1 عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما از سر لطف نگارا بکن اندیشهٔ ما

2 رهروان ره عشقیم و بیابان فراق از لب لعل خدا را تو بده توشهٔ ما

3 ماه شبگرد من آن جان جهان پیمایم بانگ در داد که زنهار مچین خوشهٔ ما

4 سرو جانی تو بیا بر سر و جانم بنشین چون سرایی‌ست یقین خوش بود این گوشهٔ ما

5 گلبن وصل تو با شحنهٔ هجران می‌گفت لطف فرما و مکن از دو جهان ریشهٔ ما

6 گفتم اندیشه وصلی بکن آخر گفتا بازگردد ز حیا شیر نر از بیشهٔ ما

7 باشدم سرو صفت راست ثبات قدمی دلبرا در دو جهان نیست جز این پیشهٔ ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما

شاعر شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما چه کسی است ؟

شاعر شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما جهان ملک خاتون می باشد.

شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما چیست ؟

قالب شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما غزل است

مضمون اصلی شعر عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.