آنرا که غمت ز در درآید از انوری ابیوردی غزل 149

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

آنرا که غمت ز در درآید

1 آنرا که غمت ز در درآید مقصود دو عالمش برآید

2 در پای تو هرکه کشته گردد از کل زمانه بر سر آید

3 با رنج تو راحت دو عالم در چشم همی محقر آید

4 خود گر سخن از وصال گویی کان کیست که در برابر آید

5 کس نیست که بر بساط عشقت از صف نعال برتر آید

6 ماییم و سری و اندکی زر تا عشق ترا چه درخور آید

7 پس با همه دل بگفته کای مرد هرچه آید بر سر و زر آید

8 گر در همه عمر گویم ای وصل هجرانت ز بام و در درآید

9 زان تا ز تو برنیایدم کام کار دو جهان به هم برآید

10 تسلیم کن انوری که این نقش هربار به شکل دیگر آید

عکس نوشته
کامنت
comment