زمن نبود فغانی که دوش از عرفی شیرازی مثنوی 125

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

زمن نبود فغانی که دوش میکردم

1 زمن نبود فغانی که دوش میکردم نصیحت غم روی تو گوش میکردم

2 فغان نه شیوه اهل دلست ای بلبل وگرنه من زتو افزون خروش میکردم

3 گرم بمجمع افسردگان قدم میرفت بناله همه را شعله نوش میکردم

4 زصد وصال نیاید شب آنچه من بخیال زشیوه های تو با عقل و هوش میکردم

5 چنان حلاوت لعل تو می ستودم دوش که نیش را متأثر زنوش میکردم

6 اگر بر ازفشانی لبم اجازت داشت چها بعابد طاعت فروش میکردم

7 نهم باینهمه تردامنی همان عرفی که عیب زاهد پشمینه پوش میکردم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر