کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

تا رخت روشنی دیده نشد از کمال خجندی غزل 363

غزل 363 ام از 1252 غزلیات

تا رخت روشنی دیده نشد

1 تا رخت روشنی دیده نشد دیده را روشنی دیده نشد

2 در نه پیچند بدر غم شب و روز تا برخ زلف تو پیچیده نشد

3 در لبت زلف نه پیچده چه عجب چه شکر بود که پیچیده نشد

4 رازم از چاک گریبان شده فاش که چنان بود که پوشیده نشد

5 گر چه شد دل ز غمت یکسر مو یکسر موز تو رنجیده نشد

6 تا کی است این ستم ای سنگین دل عاشق از سنگ تراشیده نشد

7 همه در خاک رهت پوسیدیم بود با داغ نو دزدیده نشد

8 مگر آن دیده که تو دیده شوی هم کف پای تو بوسیده نشد

9 کی خورد بر ز تو نادیده کمال نخل تا دیده نشد چیده نشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا رخت روشنی دیده نشد

شاعر شعر تا رخت روشنی دیده نشد چه کسی است ؟

شاعر شعر تا رخت روشنی دیده نشد کمال خجندی می باشد.

شعر تا رخت روشنی دیده نشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا رخت روشنی دیده نشد چیست ؟

قالب شعر تا رخت روشنی دیده نشد غزل است

مضمون اصلی شعر تا رخت روشنی دیده نشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر