- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکو نبود به یکبار ترک ما گفتن ز ما بریدن و صد شکوه برملا گفتن
2 نظر نکردن و از خشم روی تابیدن غضب نمودن و بیوجه ناسزا گفتن
3 عبارتی که به بیگانه کس نمی گوید ادب نکردن و در حق آشنا گفتن
4 نشان حالت شب یک به یک ادا کردن حدیث مستی ما را بدان ادا گفتن
5 هزار عشوه نه یک روز روزها کردن هزار شکوه نه یکبار بارها گفتن
6 به سهو زلف تو گفتم شبی که مشک ختاست هنوز خجلتم آید از آن خطا گفتن
7 تو گفتهایی که چه گفته است قاآنی به جان تو که ملولم از آن چها گفتن