عجب نبود بگلشن جا اگر از نشاط اصفهانی غزل 170

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

عجب نبود بگلشن جا اگر فصل خزان دارم

1 عجب نبود بگلشن جا اگر فصل خزان دارم کنون نه رشک بر گلچین، نه باک از باغبان دارم

2 ز پی شادی و غم دارد غم و شادی چرا خود را ز غم غمگین نمایم یا ز شادی شادمان دارم

3 حدیث عشق من افسانه شد در شهر و میباید ز شرم عاشقی پیش تو درد دل نهان دارم

4 چه باکم از گرفتاری که صیادم درین گلشن قفس بر شاخی آویزد که در وی آشیان دارم

5 ندارم غیر بادی در کف و خاری بپا باری باین خوش کرده ام خاطر که جادر گلستان دارم

6 غم جان جهانم فارغ از جان و جهان دارد تو پنداری که من اندیشه ی جان یا جهان دارم

7 نشاط از بیم دشمن تا بکی گیری کنار از ما که باشد کو نداند با تو رازی در میان دارم

عکس نوشته
کامنت
comment