-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو زلف تو بود از تکبر دوتا به بادی بیفتاد مسکین ز پا
2 گشودن ز زلفت گره مشکل است درین شیوه مو می شکافد صبا
3 بکش دامن حسن چون گل ز ناز که بر قد تو دوختند این قبا
4 کس آن خاک ره جز به مژگان نرفت به چشم از پی آن رود توتیا
5 کجا می دهد دستم از بخت ید که پایش ببوسم پس از مرحبا
6 مرا زان نظر انقدر چشم هست که در چشم عاشق بود خوش حیا
7 دهان تو میم است و بالا الف خدا آفرید آن دو از بهر ما
8 مکن پیش من ذکر حلوای لب چو کردی بکن رحمتی بر گدا
9 گدای در ماست گفتی کمال چنین است شی الله ای پادشا