1 وقت آن شد که به شمشیر زبان جدل آغازم و کارت سازم
2 نقد عزت که نه شایستهٔ توست از تو بستانم و کارت سازم
3 هر لباسی که بدوزم از هجو زیب قد چو منارت سازم
4 واندرین شهر به صد رسوائی بر خر هجو سوارت سازم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 باز آفتی به اهل جهان از جهان رسید کاثار کلفتش به زمین و زمان رسید
2 باز آتشی فتاد به عالم که دود آن از شش جهت گذشت و به هفت آسمان رسید
1 ای فلک خوش کن به مرگ من دل یار مرا دلگران از هستیم مپسند دلدار مرا
2 ای اجل چون گشتهام بار دل آن نازنین جان ز من بستان و بردار از دلش بار مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **