1 آن بت که بود رخش بهارو باغی بر چهره نهاد چشم زخمش داغی
2 آن داغ سیاه بر سپیدی رخش چون بر گل تر نشسته دیدم زاغی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای کرده روز را ز شب قیرگون نقاب یعنی فکنده سایه سنبل بر آفتاب
2 دانی عرق چگونه بود بر عذار او چون بر صحیفه گل تر قطره گلاب
1 الوداع ایدل که ما زینجا سفر خواهیم کرد منزل اصلی خود جای دگر خواهیم کرد
2 هست دنیا در حقیقت رود عقبی را پلی ما مسافر بیگمان زین پل گذر خواهیم کرد
1 نوری که هست مطلع آن هل اتی علیست خلوت نشین صومعه اصطفا علیست
2 مهر سپهر حکمت و جان و جهان فضل فهرست کارنامه اهل صفا علیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **