- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بود می خانه ها، در چشم شهلای تو ای ساقی هلال جام می گردد، به ایمان تو ای ساقی
2 ز رنگت آتشین شد گل، ز لعلت ارغوانی، مل نگه را می کشد در خون، تماشای تو ای ساقی
3 شکر بفکن، قدح بشکن، به شیرین خنده لب بگشا می و نقل است، با لعل شکرخای تو ای ساقی
4 تو چون در جلوه آیی، لنگر تمکین نمی ماند دلم را می برد از جا، تماشای تو ای ساقی
5 بود آیین عشقت می کشی و کوچه گردیها خرد را، سر به صحرا داده، سودای تو ای ساقی
6 نسیم پیرهن، صد پیرهن می بالد از بویت قبای ناز میزیبد به بالای تو ای ساقی
7 حزین راگر به کف نامد، ز بخت نارسا، زلفت نداد از دست، دامان تمنّای تو ای ساقی