جامی

جامی

جامی
جامی

بود قطران نکته دانی سحرساز از جامی هفت اورنگ 37

هفت اورنگ 37 ام از 3391 سلامان و ابسال

بود قطران نکته دانی سحرساز

1 بود قطران نکته دانی سحرساز قطره ای از کلک او دریای راز

2 بهر دریا بخشش فضلون لقب گفت مدحی سر به سر فضل و ادب

3 طبع فضلون چون بر آن اقبال کرد دامنش از مال مالامال کرد

4 روز دیگر مدحت او را بخواند ضعف اول سیم و زر بر وی فشاند

5 همچنین روز دگر این کار کرد روزها این کار را تکرار کرد

6 شد ز بس تضعیف چندان آن صله که به تنگ آمد ازانش حوصله

7 چون درآمد شب چو برق از جای جست وز حریم فضل فضلون بار بست

8 بامدادانش طلب کرد و نیافت گفت مسکین روی ازین دولت بتافت

9 بودیم تا دست بر بذل درم با ویم این بود دستور کرم

10 لیکن او را تاب این بخشش نبود در سفر زین آستان کوشش نمود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بود قطران نکته دانی سحرساز

شاعر شعر بود قطران نکته دانی سحرساز چه کسی است ؟

شاعر شعر بود قطران نکته دانی سحرساز جامی می باشد.

شعر بود قطران نکته دانی سحرساز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بود قطران نکته دانی سحرساز چیست ؟

قالب شعر بود قطران نکته دانی سحرساز هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر بود قطران نکته دانی سحرساز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه است.