1 برون از ورطهٔ بود و عدم شو فزونتر زین جهان کیف و کم شو
2 خودی تعمیر کن در پیکر خویش چو ابراهیم معمار حرم شو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 سر حق تیر از لب سوفار گفت تیغ را در گرمی پیکار گفت
2 ای پریها جوهر اندر قاف تو ذوالفقار حیدر از اسلاف تو
1 ای ظهور تو شباب زندگی جلوه ات تعبیر خواب زندگی
2 ای زمین از بارگاهت ارجمند آسمان از بوسهٔ بامت بلند
1 ملتی را رفت چون آئین ز دست مثل خاک اجزای او از هم شکست
2 هستی مسلم ز آئین است و بس باطن دین نبی این است و بس
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **