عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

در رهی میشد سلیمان از عطار نیشابوری مصیبت نامه 6

مصیبت نامه 6 ام از 5015 بخش سی و هفتم

در رهی میشد سلیمان با سپاه

1 در رهی میشد سلیمان با سپاه دید جفتی صعوه را یک جایگاه

2 هر دو عشق یکدگر میباختند هر دو با دل سوختن میساختند

3 گاه این یک ناز کرد و گاه آن گاه این آغاز کرد و گاه آن

4 صعوهٔ عاشق زفان بگشاد و گفت تو به نیکوئی مرا طاقی و جفت

5 هرچه فرمودی چنان کردم همه کارهای تو بجان کردم همه

6 ور دگر فرمائیم فرمان کنم هرچه تو حکمم کنی از جان کنم

7 گر توام گوئی فرو آرم بخود قبهٔ ملک سلیمان از لگد

8 چون سلیمان رفت با ایوان خویش گفت تا آن سعوه را خواندند پیش

9 صعوه چون آمد بدید آن کار و بار شد ز لرزیدن چو برقی بیقرار

10 پس سلیمان گفت چندینی ملاف صعوهٔ را لاف مه از کوه قاف

11 تو که قادر نیستی یک حبه را از لگد چون بشکنی این قبه را

12 از سلیمان صعوه چون بشنود راز گفت ای در دین و دنیا سرفراز

13 نامهٔ ناموس عاشق را مدام مهری از یطوی و لایحکی تمام

14 عاشقان از بس که غیرت داشتند جان خود را غرق حیرت داشتند

15 از سر جان پاک بر میخاستند هرچه شان بایست در میخواستند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه

شاعر شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه چه کسی است ؟

شاعر شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه عطار نیشابوری می باشد.

شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه چیست ؟

قالب شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه مصیبت نامه است

مضمون اصلی شعر در رهی میشد سلیمان با سپاه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر