1 غیر آزاده خاطری که بود برتر از چرخ و انجمش، پایه
2 باقیان، زیر آسمان هستند همچو در زیر ماکیان خایه
3 گر سر از بیضه برکند، باشد مادرش طبع و مرکزش دایه
4 همه از طفلکی، سبک تمکین همه در ناکسی، گران مایه
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 غیر، نفی غیرت یکتای بی همتاستی نقش لا در چشم وحدت بین من الاستی
2 فرقهٔ اشراقیان و زمرهٔ مشائیان غوطه در حیرت زدند، این چشمه حیرت زاستی
1 آن طایر قدسم که چکد خون ز صفیرم با درد و غم عشق سرشتند خمیرم
2 مرغان اولی الاجنحه گردند خروشان چون بال گشاید ز سر سدره صفیرم
1 هرگز نرسد رشحهٔ کامی به لب ما گردون کر و لال است زبان طلب ما
2 ما همره بختیم و تو همسایه خورشید ساکن نتوان کرد به کافور، تب ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به