- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آنکه مرا وصل تن سیمنتی بود در دستم ازین باغچه سیب ذقنی بود
2 بودم به گلی خوش دل و چون مرغ اسیرم نه حسرت باغی نه هوای چمنی بود
3 میگشت دلم شب همه شب گرد چراغی سرگشته نه پروانه هر انجمنی بود
4 آگاه نبودم ز شب تیره عشاق در گوش دلم قصه هجران سخنی بود
5 کی داشت دلم حسرت یکبوسه که چون خال این گوشهنشین ساکن کنج دهنی بود
6 نینی غلطم این همه مشتاق فسانه است کی دامن وصلی بکف همچو منی بود