- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشکم بود آن گل که گلابش همه خونست چشمم بود آن چشمه که آبش همه خونست
2 آن چشمه بود عشق که آبش همه خونست جامیست محبت که شرابش همه خونست
3 با غیر تو ساغر کشی و من کشم از رشک آن جام لبالب که شرابش همه خونست
4 روید چه گل از گلشن عشق تو که این باغ باغیست که باران سحابش همه خونست
5 رنگین ز حنا نیست که آن پنجه خونریز چون پنجه قصاب خضابش همه خونست
6 رحم است به مهجور تو کز دیده خونبار شب ریخته در بستر خوابش همه خونست
7 راند فرس آهسته که از خون شهیدان هرجا که رود تا به رکابش همه خونست
8 خون گشته دل ما که ز شوق تو زند جوش بحریست که در جام حبابش همه خونست
9 از چرخ مجو کام که در ساغر مینا شهدش همه زهر است و شرابش همه خونست
10 یارب چه بود حاصل گلچین محبت از چیدن آن گل که گلابش همه خونست
11 من چشمه حیوان طلب و تشنه لبم عشق افکنده در آن دشت که آبش همه خونست
12 دانی ز غمت کیست درین میکده مشتاق مستی که به ساغر می نابش همه خونست