- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرکب من که دادهٔ شه بود جان فدای مراکب شه کرد
2 بنده را با پیادگان سپاه درچنین جایگاه همره کرد
3 اندر آمد ز بی جوی از پای رویم از غم به گونهٔ که کرد
4 سالها گفت باز نتوانم آنچه با من فلک درین مه کرد