1 من بودم دوش و آن بت بنده نواز از من همه لابه بود و از وی همه ناز
2 شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید شب را چه گنه قصهٔ ما بود دراز
1 ای آینه حسن تو در صورت زیب گرداب هزار کشتی صبر و شکیب
2 هر آینهای که غیر حسن تو بود خواند خردش سراب صحرای فریب
1 ما را به جز این جهان جهانی دگرست جز دوزخ و فردوس مکانی دگرست
2 قلاشی و عاشقیش سرمایهٔ ماست قوالی و زاهدی از آنی دگرست
1 در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا طاعت همه فسق و کعبه دیرست ترا
2 ور دل به خدا و ساکن میکدهای می نوش که عاقبت بخیرست ترا
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما