به جای هر سر مویی گرم بود از همام تبریزی غزل 209

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

به جای هر سر مویی گرم بود جانی

1 به جای هر سر مویی گرم بود جانی فدای خاک کف پای چون تو جانانی

2 ز جام خویش یکی جرعه در دهانم ریز مرا ز آن چه که خضر است و آب حیوانی

3 کسی که دیده بود نوبهار رویت را دگر به خاطر او نگذرد گلستانی

4 میان زلف سیاهت دلم همی‌گوید که را بود به جهان در چنین شبستانی

5 مگر ز باغ بهشت آمدی که در دنیی بر این جمال ندیدیم هیچ انسانی

6 دلم ز درد تو آسایشی همی‌یابد که در دهند نیابد ز هیچ درمانی

7 مگر که سبز شود کشت زار اومیدم مراست هر نفس از آب دیده بارانی

8 نه همچو روی تو باشد گلی به فصل بهار نه چون همام به وصفت هزار دستانی

عکس نوشته
کامنت
comment