جامی

جامی

جامی
جامی

دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته از جامی غزل 327

غزل 327 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود تیر مژگان در کمان ابروان پیوسته بود

2 یک دل اندر برنبینم مردم نظاره را کش نه آن ابرو کمان از تیر مژگان خسته بود

3 خرمن تقوی و صبر اهل دل سالم نجست زآتشی کز نعل سم بادپایش جسته بود

4 رشته ها بود از رگ جان ها مهیا هر طرف توسنش را چون عنان از سرکشی بگسسته بود

5 شد دلم صد شاخ و با هر یک جدا پیوند یافت شاخ ریحان ترش کز برگ نسرین رسته بود

6 او گذشت از ما و ما ماندیم حیران چون کنیم مرکب او تند و ما را بارگی آهسته بود

7 دید جامی ناگهان آن شکل شهرآشوب و رفت آن که روزی چند از سودای خوبان رسته بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود

شاعر شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود چه کسی است ؟

شاعر شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود جامی می باشد.

شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود چیست ؟

قالب شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود غزل است

مضمون اصلی شعر دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.