جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

بود آسودگی در اضطراب از جویای تبریزی غزل 820

غزل 820 ام از 1266 غزلیات

بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم

1 بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم چو نبض خسته دایم در طپش باشد رگ خوابم

2 مرا دل کندن از صهبا کم از جان کندنی نبود در اعضا ریشه دارد از رگ تلخی می نابم

3 ز مستی رتبهٔ جمشید باشد بینوایان را بود تختم بساط خاک تا در عالم آبم

4 ز جوش گریه در شبهای هجران چشم آن دارم که چون خاشاک بردارد زجای خویش سیلابم

5 کنم بی شکرین لعل تو گر پیمانه پیمایی رگ تلخی زبان مار گردد در می نابم

6 مرا یاد بناگوشی چنین در تاب و تب دارد کمند صید دل گردیده جویا موج مهتابم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم

شاعر شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم چه کسی است ؟

شاعر شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم جویای تبریزی می باشد.

شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم چیست ؟

قالب شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم غزل است

مضمون اصلی شعر بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر