- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گاو ریشی بود در برزیگری داشت جفتی گاو و او طاق از خری
2 از قضا در ده وبای گاو خاست از اجل آن روستائی داو خواست
3 گاو را بفروخت حالی خر خرید گاویش بود و خری بر سر خرید
4 چون گذشت از بیع ده روز از شمار شد وبای خر در آن ده آشکار
5 مرد ابله گفت ای دانای راز گاو را از خر نمیدانی تو باز