همیشه میل نگارم بود از جهان ملک خاتون غزل 26

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

همیشه میل نگارم بود به سوی جفا

1 همیشه میل نگارم بود به سوی جفا نه مهر در دل سنگین او بود نه وفا

2 نه میل خاطر یاران نه شرم در دیده ترحّمی نه در آن دل بود نه ترس خدا

3 نه رحمتی به دل ریش دردمندانه اش نه در جهان نظری می کند به عین رضا

4 لبش چو آب حیاتست و دردمند منم طبیبم از لب چون نوش دوست کرد دوا

5 روا مدار که بر ما جفا رود چندین جفا ز حد بشد ای جان مکن که نیست روا

6 تو جانی از تن من دور تا به کی باشی ز تن تو جان جهان را روا مدار جدا

7 چو چشم یار منم ناتوان به هجرانش چو زلف دوست منم از هواش بی سر و پا

عکس نوشته
کامنت
comment