به دست آمد مرا تا زلف او، از حزین لاهیجی غزل 751

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

به دست آمد مرا تا زلف او، تدبیرها کردم

1 به دست آمد مرا تا زلف او، تدبیرها کردم ز دوری تا به یادش آمدم شبگیرها کردم

2 به سنگ آمد خدنگ نالهٔ من از دل سختش به خارا گر ز آه آتشین تأثیرها کردم

3 سواد خامهٔ من صرف این غافل نهادان شد جواهر سرمه ای در چشم این تصویرها کردم

4 شکار زهد در فتراک سعی آسان نمی آید کمند سبحه را در گردن تزویرها کردم

5 تن خارا نهادم، تیغ را داندانه می سازد چها از سخت جانی با دم شمشیرها کردم

6 چو دیدم بر نمی تابد رخ من گرد درها را غبار آستان خویش را اکسیرها کردم

7 حزین از مستی غفلت کشیدم جام هشیاری پریشان خوابی اعمال را تعبیرها کردم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر