🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار
ملک‌الشعرا بهار

نمرهٔ دو بود چو از ملک‌الشعرا بهار منظومه‌ 13

منظومه‌ 13 ام از 1042 کارنامهٔ زندان

نمرهٔ دو بود چو نمره یک

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35

1 نمرهٔ دو بود چو نمره یک لیک لختی از آن فراخترک

2 نیست دیوار او سیه چو زغال تیغه‌ای بین محبس است و مبال

3 هست بر سقف او یکی روزن که شود حبسگاه ازآن روشن

4 روی در نیز هست پنجره‌ای دارد از هر طرف هوا خوره‌ای

5 در بر نمرهٔ یک این نمره هست چون در بر سبو خمره

6 محبس قصر بهتر از شهر است که ز نور و نظافتش بهر است

7 هرکه این کاخ ساخته است به شهر بوده با نوع مردمش سر قهر

8 شمس را اندر او نظارت نیست آفتاب اندرین عمارت نیست

9 آن که خدام و آن که مخدومند همه از آفتاب محرومند

10 روسا را چو حال آن باشد حال زندانیان چه‌سان باشد

11 مر مرا زآن فضای پست وزبون عصرآن روز خواستند برون

12 شده خاص من اندربن اوقات حجره‌ای در رواق تامینات

13 یکی از دوستان پاک‌ضمیر پایمردی نمود پیش امیر

14 این فلاحم ز پایمردی اوست کیست بهتر به روزگا‌ر از دوست

15 زی‌من این حجره «‌بیت عاتکه‌» بود این‌هم از برکت برامکه بود

16 من‌خود این حجره دیده‌ام ‌دو سه راه بوده‌ام اندرو نکرده گناه

17 یک سفر یار «‌رهنما» بودیم از اسیران « کودتا» بودیم

18 سید هاشم بدند و ساعت‌ساز چار مسکین به یک قفس دمساز

19 بود «‌تیمورتاش» یک مره دیدنش کردم اندر این حجره

20 بار دیگر به دور «‌درگاهی‌» از سر دشمنی و بدخواهی

21 پانزده روز داشتم دربند بعد از آنم در این اطاق افکند

22 بازم این بار بی‌خطا وگناه هم در این حجره راند بخت سیاه

23 این اطاقی است رو به شارع عام پر هیاهو ز صبحگه تا شام

24 چون ز محبس کنی نگاه به کوی هست ایوان بانگ رویاروی

25 بودیم گر ودیعه‌ها بر «‌بانک‌» حبس کی گشتمی برابر «‌بانک‌»

26 صاحب «‌بانک‌» می‌شدم چون شاه نه همین بانک خشک در افواه

27 تکیه بر دانش و هنر کردم پشت برگنج سیم و زرکردم

28 «‌بانک‌» من بانک دانش و ادب است «‌بانک‌» او بانک فضه و ذهبست

29 وارث این «‌بانک‌» را تمام کند بانک من تا ابد دوام کند

30 من و او چون رویم ازین مسکن «‌بانک‌» ماند از او و بانک زمن

31 بانک من نور و بانک او نار است نور من نام و نار او عار است

32 فاش گردد چو شد زمان حسیب کز من و اوکه خورده است فریب‌!

33 زر و زور از تو دست‌بردار است آنچه همراه تست کردار است

34 کرده آن به که نام زاید از او شرف و احترام زاید از او

35 زان که بی‌شبهه اعتبار اینجاست شرف و عزٌ و افتخار اینجاست

ملک‌الشعرا بهار از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر نمرهٔ دو بود چو نمره یک منظومه‌ 13 ام از 1042 کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار می باشد
شعر قالب : منظومه‌ سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک

شاعر شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک چه کسی است ؟

شاعر شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک ملک‌الشعرا بهار می باشد.

شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک چیست ؟

قالب شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک منظومه‌ است

سبک شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک چیست ؟

سبک شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک سبک نوین است

مضمون اصلی شعر نمرهٔ دو بود چو نمره یک چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ملک‌الشعرا بهار

نمرهٔ دو بود چو از ملک‌الشعرا بهار منظومه‌ 13

منظومه‌ 13 ام از 1042 کارنامهٔ زندان
بنر