گفت و گوی غم یعقوب بود پیشه از عرفی شیرازی غزل 30

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

گفت و گوی غم یعقوب بود پیشه ی ما

1 گفت و گوی غم یعقوب بود پیشه ی ما بوی پیراهن یوسف دهد اندیشه ی ما

2 اندر آن بیشه که با شیر دُمم آفت نیست روبه از بی جگری رم کند از بیشه ی ما

3 کوهکن صنعت ما داشت ولی فرق بسی است قوت بازوی دل می طلبد تیشه ی ما

4 در دل ما غم دنیا غم معشوق شود باده گر خام بود پخته کند شیشه ی ما

5 عرفی افسانه تراشی به خموشی بفروخت لله الحمد که آزاد شد از پیشه ی ما

عکس نوشته
کامنت
comment