ای طفیل بود تو بود همه از نشاط اصفهانی مثنوی 2

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

ای طفیل بود تو بود همه

1 ای طفیل بود تو بود همه بود در سودای تو سود همه

2 بودی و جز بود تو بودی نبود بود پنهان آتشی دودی نبود

3 عشق ناگه زد بر آتش دامنی شعله ها سر کرد از هر روزنی

4 شعله ها راه ظهور آموختند پرده ها یک یک سراسر سوختند

5 شد عیان از شعله ها آنگاه دود شعله ها را دود ها پنهان نمود

6 از درون چشمها جوشید رود در کمون چشمه ها کوشید رود

7 چشمها زان دود نابینا شده چشمه ها زان رود نا پیدا شده

8 چشم مازان رودها خیره شده روز ما زان دودها تیره شده

9 چون جمالش از حجاب غیب رست از شهود خویش بر خود پرده بست

10 بود تا بود او ز چشم غیر دور از خفا گاهی و گاهی از ظهور

11 کیست دانی غیر این ما و منی چیست دانی سیر زین ماء منی

12 چشم ما یک ره نبیند سوی دوست ور ببیند هر چه بیند روی اوست

عکس نوشته
کامنت
comment