- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیداست سر وحدت از اعیان اماتری العکس فی المرایا والنقش فی القوی
2 شد مختلف بمخرج اگر نه چه شد که هست یک صوت و یک ترانه گهی مدح و گه هجا
3 هستی چو بحر و دل چو یکی کشتی اندار آن از نفس بادبانش و از عقل نا خدا
4 عشق است باد و هست ازو ره سوی مراد لیک از صواب گاه گراید سوی خطا
5 انظر فمارایت سوی البحر اذ رایت موجا بدا ومنه بدافیه ما بدا
6 گاهی صواب نام نهیمش گهی خطا گه ناخدا خطاب دهیمش گهی خدا
7 بازلف و روی او نه اثر ماند از نشاط لاالشمس فی الدجیة لاالبدر فی الضحی