می‌نهد بر سینه، داغم، از جویای تبریزی غزل 12

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

می‌نهد بر سینه، داغم، عشق سیم‌اندام‌ها

1 می‌نهد بر سینه، داغم، عشق سیم‌اندام‌ها یا برای مرغ دل می‌گسترد گل، دام‌ها

2 سینه را چندان کند تا از برش دور افکند می‌کند دایم نگین پهلو تهی زین نام‌ها

3 نیست حرف راست‌بازانت، دورو، کاین قوم را غنچه آسا لخت دل باشد زبان در کام‌ها

4 خرم آن بیدل که در شب‌های هجران با تو بود گرم گلبازی ز رفت و آمد پیغام‌ها

5 مهربان‌تر شو که در آیین عاشق‌پروری ناز چون بسیار شد کم نیست از ابرام‌ها

6 تلخکام آرزوی او به نقد جان خرد چون کند شکرفروشی لعلش از دشنام‌ها

7 شیشه را تنها نشد در محفلت قالب تهی بازماند از حیرت بزمت دهان جام‌ها

8 گر چنین از فیض نقش پای او بالد به خویش ‏ بگذرد روی زمین جویا ز پشت بام‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment