- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مینهد بر سینه، داغم، عشق سیماندامها یا برای مرغ دل میگسترد گل، دامها
2 سینه را چندان کند تا از برش دور افکند میکند دایم نگین پهلو تهی زین نامها
3 نیست حرف راستبازانت، دورو، کاین قوم را غنچه آسا لخت دل باشد زبان در کامها
4 خرم آن بیدل که در شبهای هجران با تو بود گرم گلبازی ز رفت و آمد پیغامها
5 مهربانتر شو که در آیین عاشقپروری ناز چون بسیار شد کم نیست از ابرامها
6 تلخکام آرزوی او به نقد جان خرد چون کند شکرفروشی لعلش از دشنامها
7 شیشه را تنها نشد در محفلت قالب تهی بازماند از حیرت بزمت دهان جامها
8 گر چنین از فیض نقش پای او بالد به خویش بگذرد روی زمین جویا ز پشت بامها