- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا که ساغر چشم از غم تو پر خون است چه جای ساقی و جام و شراب گلگون است
2 حکایت نو به تفسیر شرح نتوان کرد که جور و محت خوبان ز وصف بیرون است
3 به لب رسید مرا از غم تو جان هرگز از راه لطف نپرسی که حال تو چون است
4 چه اعتبار به عهد تو حسن لیلی را که زیر هرخم زلفت هزار مجنون است
5 چو جان من به لب آمد رقیب را چه خبر که من غریقم و او بر کنار جیجون است
6 بر آن شمایل موزون چگونه دل نرود علی الخصوص کسی را که طبع موزون است
7 خوشست اگر به حدیث کمال داری گوش لطافت سخنانش چو در مکنون است