🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
شیخ بهایی

شیخ بهایی

شیخ بهایی
شیخ بهایی

آورده‌اند که در زمان از شیخ بهایی موش و گربه 1

موش و گربه 1 ام از 285 حکایت ۱۸

آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند...

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن

آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند و گفتند که ما بنده‌ییم از بندگان خدا، آیا کسى باشد که ما را امشب جاى داده و چیزى بدهد تا ساکن شده و بمانیم؟. حضرت فرمودند که اى مردمان ایشان را دریابید. پس بعضى از مردمان حاضرین سه نفر از آنها را بخانه‌هاى خود بردند و یک نفر را حضرت رسول علیه الصلاة و السلام برداشته بخانه برد و در اطاقى که مردم صحبت میداشتند بنشانید و از براى آن مرد کاسه‌ى آشى بردند و خدمه آن حضرت که کاسه را برده بودند در خانه را بسته بودند و آن مرد چون گرسنه بود آش بسیارى خورده و خوابیده بود، نیمه‌ى شب بول و سنگینى معده بر او غالب شده از خواب بیدار گشته هر چند جهد و سعى کرد راهى نیافت و ضبط خود را هم نتوانست و آن فرش‌هاى اطاق را بغایت ملوث کرد و چون صبح شد از خجالت بگریخت. پس از آن جماعتى بخدمت آن حضرت آمدند و چون حضرت بر سجاده‌ى نماز تشریف داشتند آنان بآن خانه آمدند که شب آن مرد مهمان در آن بود، دیدند که فرش‌هاى آنخانه ملوث بنجاست است لهذا زبان بلوم و کنایه گشادند و میگفتند که این چه قسم مهمان بوده که حضرت بخانه آورده و چنین خرابى کرده؟ قضا را بخاطر آن مرد رسید که مادام این عمل و خرابى نموده‌یى بیا و برگرد و ببین تا چه روى داده، پس از این فکر بدر خانه‌ى رسول خدا ببهانه آنکه چیزى گم کرده آمد و در آن اثناء حضرت هم از نماز فارغ شده بود شنید که اصحاب در باب آن عمل شکایت میکنند. حضرت از گفتگوى آنها تبسمى فرمود و گفت که باک نیست و ضرر ندارد آن مرد در پشت در بود و میشنید که اصحاب چه میکنند. پس رسول اللّه علیه السلام ابریق طلب فرمود و بدست مبارک خود آن فرش‌ها را بشست! چون آن مرد چنین دید صبر کرد تا آن فرشها شسته شد، بعد از آن به اندرون آمد و گفت: یا رسول اللّه از خجلت خود معذرت میطلبم، و ملتمسم که کلمه‌یى بمن بیان و تعلیم فرمائى تا مسلمان شوم؟. حضرت کلمه‌یى چند بیان فرمود و آن مرد همان ساعت بشرف ایمان و اسلام مشرف گردید. پس اى موش؟ در مهمان دارى برکت و شرافت بسیار است، خواستم تا تو را قسمتى باشد و اگر نه بنده حالا اعتکاف ده روزه دارم و احتیاجى بمهمانى نیست ولکن میدانم اینها که تو میگوئى همه مکر و تزویر میباشد و در خانه‌ى شما بیمارى نیست و دروغ میگوئى. اگر دلت مشوش است مشورت کن که در مشورت نفع بسیار است، زیرا رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم در باب مشورت تأکید بسیار فرموده است و میباید شخص در هر امرى مشورت کند تا که دغدغه در امور نداشته باشد و بآنچه مشورت راه دهد عمل نماید. موش با خود گفت که خوب بهانه یافته‌یى! بگو که بخانه میروم و مشورت مینمایم و باز میآیم. پس از این موش متوجه خانه شد و بعد از ساعتى بیرون آمد و گفت. اى شهریار چکنم؟ از خجالت و شرمندگى شما نمى‌توانم سر برآرم. گربه گفت: از چه جهت؟. موش گفت: بواسطه‌ى آنکه مشورت کردم راه نداد و میترسم اینکه در خاطر شما بگذرد که بنده دروغ گفته باشم. گربه گفت: اى موش با که مشورت کردى؟ با تسبیح یا بقرآن یا بکتب مختلفه یا بقرعه یا با دانشمندان یا با زنان؟. چون موش دریافت که گربه در این باب دقت و اهتمام مینماید تا که او را دروغگو در آورد، با خود گفت که اگر بگویم با تسبیح، خواهد گفت که در حضور من استخاره کن، و اگر بگویم با قرآن، گوید که تو قرآن چه دانى، و اگر بگویم با کتاب، گوید که در کتاب‌هاى دیگر مشورت و استخاره اعتبار ندارد، و اگر بگویم با دانشمندان، گوید دانشمند در خانه تو کجاست؟ پس اولى آنست که گویم با زنان کرده‌ام و او قبول ننموده، لهذا باید بگویم در حدیث واقع است که هر گاه کسى خواهد که مشورت کند، چنانچه کسان دانشمندى نباشد با مشورت باید کرد تا چه روى بنماید! پس گربه گفت: اى نابکار کذاب! این روایت درست و صحیح نیست. موش گفت: از چه جهت؟. گربه گفت: باین جهت که زنان بکنه کارها نرسیده‌اند و اگر تو را گفته‌اند که مهمانى نیاور، تو را باید که مهمانى کنى و موافق حدیث آنست که باید بر عکس آن کار کنى و من تو را خبر دهم که هر کس بر عکس قول زنان کار نماید در دنیا و آخرت صرفه کند. و از آن جمله اینست: ,

شیخ بهایی از شاعران بزرگ قرن 10 هجری می باشد و سبک شعری ایشان هندی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... موش و گربه 1 ام از 285 حکایت ۱۸ در موش و گربه شیخ بهایی می باشد
حکایت قالب : موش و گربه سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند...

شاعر شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... چه کسی است ؟

شاعر شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... شیخ بهایی می باشد.

شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... چیست ؟

قالب شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... موش و گربه است

سبک شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... چیست ؟

سبک شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... سبک هندی است

مضمون اصلی شعر آورده‌اند که در زمان حضرت رسول علیه الصلاة و السلام، یکشب پس از نماز خفتن، چهار کس از غیر ملت بر در مسجد آمدند... چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
شیخ بهایی

آورده‌اند که در زمان از شیخ بهایی موش و گربه 1

موش و گربه 1 ام از 285 حکایت ۱۸
بنر