اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری
اقبال لاهوری

ذات حق را نیست این از اقبال لاهوری جاویدنامه 10

جاویدنامه 10 ام از 953 جاویدنامه

ذات حق را نیست این عالم حجاب

1 ذات حق را نیست این عالم حجاب غوطه را حایل نگردد نقش آب

2 زادن اندر عالمی دیگر خوش است تا شباب دیگری آید بدست

3 حق ورای مرگ و عین زندگی است بنده چون میرد نمیداند که چیست

4 گرچه ما مرغان بی بال و پریم از خدا در علم مرگ افزون تریم

5 وقت؟ شیرینی به زهر آمیخته رحمت عامی به قهر آمیخته

6 خالی از قهرش نبینی شهر و دشت رحمت او اینکه گوئی در گذشت

7 کافری مرگست ای روشن نهاد کی سزد با مرده غازی را جهاد

8 مرد مؤمن زنده و با خود به جنگ بر خود افتد همچو بر آهو پلنگ

9 کافر بیدار دل پیش صنم به ز دینداری که خفت اندر حرم

10 چشم کورست اینکه بیند نا صواب هیچگه شب را نبیند آفتاب

11 صحبت گل دانه را سازد درخت آدمی از صحبت گل تیره بخت

12 دانه از گل می پذیرد پیچ و تاب تا کند صید شعاع آفتاب

13 من بگل گفتم بگو ای سینه چاک چون بگیری رنگ و بو از باد و خاک؟

14 گفت گل ای هوشمند رفته هوش چون پیامی گیری از برق خموش؟

15 جان به تن ما را ز جذب این و آن جذب تو پیدا و جذب ما نهان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب

شاعر شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب چه کسی است ؟

شاعر شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب اقبال لاهوری می باشد.

شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب چیست ؟

قالب شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب جاویدنامه است

مضمون اصلی شعر ذات حق را نیست این عالم حجاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر