آن را که در فراق از حکیم نزاری قهستانی غزل 161

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

آن را که در فراق صبوری مسلم است

1 آن را که در فراق صبوری مسلم است آه از دلش که سخت تر از سنگ محکم است

2 بیچاره من که از تف دود دلم ز حلق بر هر نفس که می‌رود آهی مقدّم است

3 گر سینه ام نه کورهٔ آهنگرست چیست؟ کز سوز اندرون نفسم آتشین دم است

4 هرشب خیال روی تو در چشم های من چون عکس روز بر سر دریای قلزم است

5 دربند عشق دوست به دربند چون بود دربند چه معاینه باب جهنم است

6 گویند هولناک بود روز رستخیز یعنی شب فراق به تشویش از آن کم است؟

7 از غم اگر بمرد کسی در فراق دوست آن کس به اتفاق منم وان غم این غم است

8 خرّم وجود آنکه ببیند تو را به خواب یا خود بدان رسد که وصالش مسلم است

9 یادآور از نزاری محنت کشیده کو هر جا چنان که هست به یاد تو خرّم است

عکس نوشته
کامنت
comment