خوش است مجلس اخلاص از حکیم نزاری قهستانی غزل 388

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

خوش است مجلس اخلاص امّتان مسیح

1 خوش است مجلس اخلاص امّتان مسیح شراب های مصفّا زساقیان ملیح

2 مباد مدرسه و خانقه که بیزارم ز عالمان شنیع و ز زاهدان قبیح

3 خطیب بر سری منبر چه ژاژ می خاید عجب که شرم نمی دارد از دروغ صریح

4 فسانه یی دو ز بهر فریب کرده زبر کجا کلام محقق کجا کلام صحیح

5 چو علم داند و بر جهل می کند اصرار میان عالم و جاهل کجا بود ترجیح

6 فغان اهل دل از زاهدانِ معترض است دل از پی دو درم سیم و زر، به کف تسبیح

7 ز تیغ عشق مکش گردن ای فقیر که شیر به عجز سر بنهد هم چو گوسفند ذبیح

8 ز کف منه چو نزاری مفرّحی که به حکم شوند بی دل و ابکم ازو شجاع و فصیح

9 غلام ساقی خویشم اگر غلام من است که مرده زنده کند باز هم چنان که مسیح

عکس نوشته
کامنت
comment