-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باده گلرنگست و ساقی یار و نوروزی چنین دیده روشن کن بروی مجلس افروزی چنین
2 دوست با ما در مقام خشم و دنبالش رقیب یار ما بد مهر و دنبالش بدآموزی چنین
3 آفتابی بود حسنت، سایه از ما برگفت روزگاری شد که میترسیدم از روزی چنین
4 همچو نای مطربم، با ناله و دردی چنان همچو شمع مجلسم، در گریه و سوزی چنین
5 سینه مجروح شاهی و خدنگ ناز او وان دل صد پاره را هم تیر دلدوزی چنین