- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن را که غباری به رخ از تربت طوس است در دیده اش اکلیل شهان، تاج خروس است
2 دنیا که به چشم تو بود زال کهن سال در دیدهٔ بالغ نظران تازه عروس است
3 هر غنچه که دیدم بهم آورده لب شوق بر نقش کف پای تو آمادهٔ بوس است
4 هر نرگس گلزار بود دیدهٔ عبرت هر برگ گل باغ، کف دست فسوس است
5 جز سرزنش از اهل جهان قسمت او نیست در پرورش دور شکم آن که چوکوس است
6 چون آینه جویا همه جا روی بیاید آنرا که بری چهره اش از نقص عبوس است