- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به عرش عزتم جا داده است اقبال خواریها نماند ضایع آخر فیض ضایع روزگاریها
2 چو با تیغ تضرع رو به سویم کرد دانستم که تابد پنجهٔ خورشید را نیروی زاریها
3 به نام خویشتن گیری برات لامکان سیری نهی گر پای استغنا به دوش بردباریها
4 من و در خاک و خون غلتیدن و بیطاقتی و غم تو و مژگان خونآلود و شغل دشنهکاریها