- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در پی دلشدگان غمزه ی طنازی هست با خرابی زدگان، خانه براندازی هست
2 گرچه ما سبزهٔ خوابیدهٔ این گلزاریم سر ما در قدم سرو سرافرازی هست
3 هرگز از خویش نکردیم سخن ساز، چو نی لب خاموشی ما، گوش بر آوازی هست
4 چیده از دام و قفس، طرفه بساطی هر سو عشق پنداشته ما را پر پروازی هست
5 گر بنازم به غمش، لنگر تمکین چه کنم؟ در گریبان خسی برق سبک تازی هست
6 در و دیوار جهان گوش بر آواز دل اند مگشا پرده ی این راز، که غمّازی هست
7 از طلسم تن خاکی، رخ امّید متاب که در این مشت غبار آینه پردازی هست
8 می تراود ز لبم زمزمه بی خواست، حزین می توان یافت، درین پرده، سخن سازی هست