- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حاجت به گل ندارد، آن سر که کج کلاه است در خواب حیف باشد، چشمی که خوش نگاه است
2 از کوی عشق نتوان غافل گذشت، کانجا چون آفتاب، سرها بسیار بی کلاه است
3 گر رو نهد به گلشن، ور جا کند به گلخن چیزی نمی توان گفت، دیوانه پادشاه است
4 دربسته نیست دل را بر روی دشمن و دوست از هر طرف که آیی سوی خرابه، راه است
5 تا جام می نباشد، نتوان سوی چمن رفت بی می نظاره ی گل، دیدار قرض خواه است
6 محضر سلیم نبود در دوستی کسی را در دعوی محبت، ما را خدا گواه است