1 دل می ندهد که از تو بردارم دل یا تا به کسی کم از تو بگذارم دل
2 دانی چه کنم گم شده انگارم دل بگریزم و در پیش تو بسپارم دل
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت
1 شد مشک شب چو عنبر اشهب شد در شبه عقیق مرکب
2 زان بیم کافتاب زند تیغ لرزان شده ز گردون کوکب